رفتی ...
رفتي سفر بازمنو يادت رفت
شرطاي عاشق بودنو يادت رفت
رفتي سفر چيزاي تازه ديدي
ديدي و خط رو اسم من کشيدي
رفتي سفر ترانه ها يادت رفت
تک تک عاشقانه ها يادت رفت
رفتي سفر بازمنو يادت رفت
شرطاي عاشق بودنو يادت رفت
رفتي سفر چيزاي تازه ديدي
ديدي و خط رو اسم من کشيدي
رفتي سفر ترانه ها يادت رفت
تک تک عاشقانه ها يادت رفت
نمی خواهم خاطره ی فردایم شوی!
امروز من باش
حتی لحظه ای……!
برچسبها: ادامه مطلب
از وجود توست که مهربانی
حالت از هم گسسته اش را باز می یابد
و انسان از بازی تیغ و شاهرگهای دوخته به پیرهنش دست می کشد
در آن سایه ساری که دست های توست
در آن آفتابی که
از پشت پلک های تو سرک می کشد..
ترشحات خوبی هایت
به سنگین ترین نقطه قلبم رسیده است
سبک تر شده ام حالا،مثل پروانه
استشهاد سلولهای بدنم گواهی میدهد
به بیکران شدن روحم در انزوای جسمت
ای روزگاراز خطـ خطــے هایَـ ـم
ساده نـگــــــــذر . . . !
بــه یـاد داشتــــــہ باشـــــ . . .
اینــــ دلــنـوشــــــتــــــہ ـــها را
یکـــــ دل، نــوشـــــتــــــه. . . !
دلــــ❤ــــم کوچک است!
کوچک تر از باغچـ❤ــه ی پشت پنجــــره!
اما آنقـــدر جا دارد تـا برای کسـ❤ــی که دوستش دارم ،
نـیـمکتـــــ❤ـــی بگـــــذارم...
بــــرای همیشـــــ❤ـــــه...